فرهنگستان هنر پیشهمایش دوم همایش «شهر روایتها، روایت شهرها» را با عنوان «شهر به روایت ادبیات» برگزار کرد.
به گزارش روابطعمومی فرهنگستان هنر، در پیشهمایش دوم همایش «شهر روایتها، روایت شهرها»، که «شهر به روایت ادبیات» عنوان آن بود، علیاکبر شیروانی، پژوهشگر و نویسنده؛ سیدهمریم عاملیرضایی، عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛ و مجید قیصری، نویسنده؛ سخنرانی کردند.
این نشست روز چهارشنبه، 4 اسفند 1400، از ساعت 14 تا 16، و به دبیری محمدرضا حاجیآقابابایی، عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی، برگزار شد و در ابتدا، مجید قیصری با توضیحاتی در باب مفهوم مکانهای «مسکونی»، «کسبوکار» و «عمومی»، نگاه عموم مردم کشور به مقوله مکانهای عمومی را نگاهی سطحی و گذرا دانست.
او گفت: در کشورهای غربی، «خانه» را، بهعنوان مکان اول بحث یعنی «مکان مسکونی»، بسیار شخصی تلقی میکنند. دیدارها در کشورهای غربی، برخلاف ایران، در مکانهای عمومی صورت میگیرد.
این نویسنده با اشاره به گونه «ادبیات آپارتمانی»، این وجه تمایز را در آثار و ادبیات داستانی پررنگ شمرد که در ادبیات غرب به آن توجه میشود.
قیصری در ادامه صحبتهای خود، با توضیح مفهوم «خانه» در معنای فضای آپارتمانی، و نه یک فضای سنّتی، تفاوت نگاه شهری در ادبیات ایران و ادبیات فرانسه را بررسی کرد. او این موضوع را که چقدر از فضای داستانی فرانسه در کافهها میگذرد بیانگر میزان تفاوت و فاصله نگاه دو مرز و بوم قلمداد کرد.
در ادامه، علیاکبر شیروانی کلمه «روایت» را در ابتدای سخنش مهم و قابلبحث تلقی کرد. او چندمعنایی در کلمه روایت را، که نوعی چندپارگی به وجود آورده است، معضلی دانست که باید حل شود. او در ادامه، وجود روایتهای خُرد و کلان درباره شهرها را بررسی کرد که از طریق «سفرنامه»ها به وجود میآیند.
شیروانی گفت: کمتر به سفرنامههای «علمی» و «اکتشافی» پرداختهایم؛ سفرنامههایی که به موضوعی خاص پرداختهاند و در اصل تخصصیاند. سبک سفرنامههای ادبیاتی با سفرنامههای علمی متفاوت است. مقصود اصلی سفرنامههای علمی درگیری نویسنده با مسئلهای علمی است.
این پژوهشگر و نویسنده در پایان سخنانش، با توضیحاتی در باب شهر، بهعنوان یک شخصیت در روایتها، شهر در برابر «خود» و یا «دیگری» را بهعنوان یک مسئله مطرح و تشریح کرد. او شهر را شخصیتی در روایت سفرنامهها ذکر کرد که سفر در کنار جذابیتش، از آن هویت میگیرد.
سیدهمریم عاملیرضایی، با موضوع «روایت زنانه شهری»، سخنران بعدی بود که آغاز این جریان را در دهه 1370 دانست؛ موضوعی که در دهههای 1380 و 1390 نیز ادامه پیدا کرد. عاملیرضایی معتقد بود که حضور زنان در اجتماع، با ادبیات ارتباطی تنگاتنگ دارد. او به پیشینه رمانهای فارسی اشاره کرد و با معرفی دَه رمان موفق در این زمینه گفت: قبل از دهه 1320، بازتولید نقش زن در رمانهای فارسی کلیشه بود؛ زنی که قربانی پاکدامنی میشود و شرایط نابسامانْ او را به فساد و در نهایت تباهی میکشاند. از سال1320 تا 1340، آرمانگرایی در رمانهای زنمحور حاکم میشود و زنها دخترانی روستایی با کلیشه معشوقاند. آنها در این رمانها، قربانی مناسبات و روابط اربابرعیتی میشوند.
این مدرس توضیح داد که چگونه از زمانی که فضای شهری وارد روایت رمانها شد، فضای رمانها متحول شد؛ فضایی که با فضاسازی روستایی فرق داشت. از دید او، رمانِ شهری روایت چالش با قدرت مردسالار است. گونهای که شاخصههای آن «سکون»، «پذیرش» و «گذشت» است. او ابراز وجود زن را در این فضا خدشهدارکردن قدرت مردسالاری عنوان کرد؛. او در انتهای صحبتهای خود و با اشاره به رمان رازی در کوچهها، آشپزخانه را، بهعنوان یک «مفهوم»، محور قدرت این دوره از داستاننویسی مطرح کرد.
حمیدرضا شعیری، نشانهمعناشناس، سخنران آخر این پیشهمایش بود که ارائه سخن کرد: نکته اول این است که شهر خودش قادر است تولید روایت کند. در مقابل، در مواقعی، روایتِ شهر داریم. در این حالت، شخص در فضای شهری قرار میگیرد و اوست که روایت شهری مینویسد. یعنی شهر در روایت حضور دارد. این دو با هم متفاوتاند.
شعیری ادامه داد: در شهر روایتساز، شهری وجود دارد که روایتساز است و در مقابل، شهری وجود دارد که روایت را خراب میکند، ضدروایت است. یعنی تولید تخریب و ویرانی میکند. عناصر شهری همچون برج، آپارتمان، رودی که از وسط شهری میگذرد، مترو، همگی، حضوری فعال در روایت شهری دارند. این عناصر و مکانهای شهری ممکن است جایگاهی ویژه در روایت اشغال کنند.
او با توضیح این امر که در روایتهای شهری، فضاها و مکانها نقشی بسیار مهم ایفا میکنند، به مفهوم «جایگزین روایی» در روایت شهری نیز پرداخت و با تشریح و بررسی عناصر جایگزین در اینگونه روایت، سخن خود را به پایان برد.
فایل صوتی این پیشهمایش را میتوانید اینجا بشنوید.